زمان-گذشته-کامل-در-آلمانی

زمان گذشته کامل در آلمانی

در این مقاله چه خواهید خواند... [ نمایش سر فصل ها ... ]

در این آموزش به‌صورت کامل و خودکفا مبحث زمان گذشته کامل در آلمانی را توضیح می‌دهیم. تمام جنبه‌ها، از ساختار و قواعد تا نکات پیشرفته، پوشش می دهیم تا نیازی به منبع دیگری نداشته باشید.

تعریف زمان گذشته کامل در آلمانی

زمان گذشته کامل در آلمانی برای صحبت درباره اتفاقاتی استفاده می‌شود که در گذشته رخ داده و معمولاً به اتمام رسیده‌اند. این زمان معادل تقریبی زمان حال کامل (Present Perfect) در انگلیسی است، مثلاً I have eaten یا در فارسی «من خورده‌ام».

همچنین در زبان محاوره‌ای، به‌جای آینده کامل در آلمانی معمولاً از گذشته کامل استفاده می شود. 

کاربرد اصلی زمان گذشته کامل در زبان آلمانی

  • بیشتر در مکالمه روزمره و زبان گفتاری استفاده می‌شود. در زبان نوشتاری رسمی یا داستان‌ها، معمولاً از زمان گذشته ساده (Präteritum) استفاده می‌شود.

💡مثال: 

  • Ich habe gegessen من خورده‌ام.
  • Er ist gegangen او رفته است.

ساختار زمان گذشته کامل در آلمانی

ساختار زمان گذشته کامل در آلمانی

زمان گذشته کامل در آلمانی از دو بخش تشکیل شده است:

  1. افعال کمکی در زبان آلمانی: معمولاً haben (داشتن) یا sein (بودن)، که به شکل حال (Präsens) صرف می‌شوند.
  2. مشارکت گذشته (Partizip II): شکل خاصی از فعل اصلی که برای زمان گذشته کامل استفاده می‌شود.

ساختار کلی:  فعل کمکی (haben/sein) در حالت حال + Partizip II

💡مثال: 

  • Ich habe ein Buch gelesen من یک کتاب خوانده‌ام.
  • Sie ist nach Berlin gefahren او به برلین رفته است.

چگونه Partizip II را بسازیم؟

چگونه PartizipII بسازیم

برای ساخت Partizip II، باید نوع فعل را بشناسیم: افعال باقاعده، افعال بی‌قاعده، و افعال مختلط.

الف) افعال باقاعده

افعال باقاعده طبق یک الگوی ثابت ساخته می‌شوند:

  1. پیشوند ge- به ابتدای فعل اضافه می‌شود.
  2. پسوند -t به انتهای ریشه فعل اضافه می‌شود.
  3. اگر ریشه فعل به -d یا -t ختم شود، یک -e- قبل از -t اضافه می‌شود.

فرمول: ge- + ریشه فعل + -t

💡مثال: 

lernen (یاد گرفتن) → ge- + lern + -t = gelernt

  • Ich habe gelernt من یاد گرفته‌ام.

machen (انجام دادن) → ge- + mach + -t = gemacht

  • Wir haben gemacht ما انجام داده‌ایم.

arbeiten (کار کردن) → ge- + arbeit + -e + -t = gearbeitet

  • Sie hat gearbeitet او کار کرده است.

ب) افعال بی‌قاعده

افعال بی‌قاعده الگوی ثابتی ندارند و باید Partizip II آن‌ها را حفظ کنید. معمولاً:

  • پیشوند ge- اضافه می‌شود.
  • ریشه فعل تغییر می‌کند (اغلب حروف صدادار عوض می‌شوند)
  • پسوند معمولاً -en است (نه -t)

💡مثال: 

1. gehen (رفتن) → gegangen

  • Er ist gegangen او رفته است.

2 essen (خوردن) → gegessen

  • Ich habe gegessen من خورده‌ام.

3. schreiben (نوشتن) → geschrieben

  • Wir haben geschrieben ما نوشته‌ایم.

ج) افعال مختلط 

این افعال ترکیبی از قواعد باقاعده و بی‌قاعده هستند. ریشه آن‌ها تغییر می‌کند، اما پسوند -t می‌گیرند.

💡مثال: 

  • denken (فکر کردن) → gedacht
    • Ich habe gedacht من فکر کرده‌ام.
  • bringen (آوردن) → gebracht
    • Er hat gebracht او آورده است.

انتخاب فعل کمکی: haben یا sein؟

انتخاب بین haben و sein به نوع فعل اصلی بستگی دارد.

الف) افعال با haben

اکثر افعال در زمان گذشته کامل در آلمانی با haben ساخته می‌شوند، به‌ویژه:

  • افعال متعدی (افعالی که مفعول مستقیم می‌گیرند): kaufen، essen، schreiben
  • افعال غیرمتعدی بدون حرکت یا تغییر حالت: denken، wissen، sagen
  • افعال انعکاسی: sich freuen، sich waschen

💡مثال: 

  • Ich habe ein Buch gekauft من یک کتاب خریده‌ام.
  • Sie hat gelacht او خندیده است.
  • Wir haben uns gefreut ما خوشحال شده‌ایم.

ب) افعال با sein

افعال زیر معمولاً با sein ساخته می‌شوند:

  • افعال حرکت (که جابه‌جایی را نشان می‌دهند): gehen، kommen، fahren
  • افعال تغییر حالت (تغییر از یک وضعیت به وضعیت دیگر): werden، einschlafen، sterben
  • برخی افعال خاص مثل bleiben (ماندن) و sein (بودن).

💡مثال: 

  • Er ist nach Hause gegangen او به خانه رفته است.
  • Sie ist eingeschlafen او به خواب رفته است.
  • Wir sind geblieben ما مانده‌ایم.

⚠️ نکته مهم: برخی افعال مثل fahren بسته به متعدی یا غیرمتعدی بودن می‌توانند با haben یا sein استفاده شوند:

  • Ich bin nach Berlin gefahren من به برلین رفتم. → حرکت
  • Ich habe das Auto gefahren من ماشین را رانندگی کردم. → متعدی

ترتیب کلمات و جایگاه قیدها

در جملات ساده، ترتیب کلمات به این صورت است:

  1. فاعل
  2. فعل کمکی (haben/sein)
  3. قید زمان (اگر وجود دارد)
  4. قید مکان (اگر وجود دارد)
  5. مفعول (اگر وجود دارد)
  6. Partizip II (همیشه در انتهای جمله)

الف) جایگاه قیدهای زمان و مکان

1. قاعده Time-Manner-Place: قید زمان معمولاً قبل از قید مکان قرار می‌گیرد.

💡مثال‌ها:

  • Ich habe gestern in Berlin ein Buch gekauft دیروز در برلین یک کتاب خریده‌ام.
  • gestern (زمان) → in Berlin (مکان) → ein Buch (مفعول) → gekauft
  • Wir sind heute in der Schule gewesen ما امروز در مدرسه بودیم.

2. قید در ابتدای جمله (برای تأکید): اگر قید در ابتدای جمله باشد، فعل کمکی بلافاصله بعد از آن می‌آید (قاعده V2).

💡مثال:

  • Gestern habe ich einen Film gesehen دیروز من یک فیلم دیدم.
  • مثال: In Berlin habe ich ein Auto gekauft در برلین من یک ماشین خریده‌ام.

3. چند قید

💡مثال:

  • Sie hat letzte Woche schnell in der Stadt eingekauft او هفته گذشته سریع در شهر خرید کرده است.
  • letzte Woche (زمان) → schnell (حالت) → in der Stadt (مکان)

ب) در جملات پرسشی

فعل کمکی ابتدا می‌آید، سپس فاعل، قیدها، و Partizip II در انتها.

💡مثال:

Wann hast du in Berlin gewohnt کی در برلین زندگی کرده‌ای؟

ج) در جملات با افعال مدال

قیدها قبل از Partizip II و فعل مدال قرار می‌گیرند.

💡مثال:

Ich habe gestern nicht kommen können دیروز نتوانستم بیایم.

تفاوت گذشته ساده با گذشته کامل در آلمانی

الف) تعریف و کاربرد

زمان گذشته کامل در آلمانی:

  • برای مکالمه روزمره و زبان گفتاری.
  • حس نزدیکی به زمان حال یا تأکید بر نتیجه.

مثال: Ich habe einen Film gesehen من یک فیلم دیده‌ام. → می‌توانم درباره فیلم صحبت کنم.

زمان گذشته ساده در آلمانی:

  • برای زبان نوشتاری، داستان‌ها، گزارش‌ها و متون رسمی.
  • حس فاصله زمانی بیشتر و روایت‌گونه.

مثال: Ich sah einen Film من یک فیلم دیدم. → بخشی از یک داستان.

ب) تفاوت در ساختار

  • زمان گذشته کامل در آلمانی: فعل کمکی (haben/sein) + Partizip II
    • مثال: Ich habe gelernt من یاد گرفته‌ام.
  • زمان گذشته ساده در آلمانی: فعل به‌صورت ساده صرف می‌شود.
    • مثال: Ich lernte من یاد گرفتم.

ج) مثال‌های مقایسه‌ای

مقایسه گذشته کامل و گذشته ساده
گذشته کاملگذشته سادهتوضیح
Ich habe gestern gearbeitetIch arbeitete gesternPerfekt برای مکالمه، Präteritum برای گزارش
Er ist nach Berlin gefahrenEr fuhr nach BerlinPerfekt حس نزدیکی، Präteritum روایی
Wir haben ein Buch gelesenWir lasen ein BuchPerfekt برای تجربه، Präteritum برای داستان

د) نکته کاربردی

  • در مکالمات، زما گذشته کامل در آلمانی رایج‌تر است، اما برای افعال پراستفاده مثل sein, haben, werden, wissen، گذشته ساده در گفتار هم استفاده می‌شود:
    • مثال: Ich war in Berlin من در برلین بودم. به‌جای Ich bin in Berlin gewesen
  • در متون رسمی یا داستان، گرشته ساده مناسب‌تر است.

استثناها و نکات ویژه زمان گذشته کامل در آلمانی

الف) افعالی که ge- نمی‌گیرند

  • افعالی که به -ieren ختم می‌شوند: studieren → studiert مثال: Ich habe studiert من درس خوانده‌ام.
  • افعال با پیشوندهای غیرقابل تفکیک (untrennbar) مثل ver-, be-, ent-: verstehen → verstanden مثال: Ich habe verstanden من فهمیده‌ام.

ب) افعال جدا شدنی در زبان آلمانی

  • پیشوند جدا می‌شود و ge- بین پیشوند و ریشه قرار می‌گیرد.
  • مثال: ankommenan + ge + komm + en = angekommen

Ich bin angekommen من رسیده‌ام.

ج) افعال انعکاسی

  • با haben ساخته می‌شوند و ضمیر انعکاسی قبل از Partizip II می‌آید.
  • مثال: Ich habe mich gefreut من خوشحال شده‌ام.

جدول افعال بی‌قاعده مهم برای استفاده در زمان گذشته کامل در آلمانی

فهرست برخی افعال بی‌ قاعده در زبان آلمانی پرکاربرد و Partizip II آن‌ها:

 افعال بی قاعده پرکاربرد
فعلPartizip IIفعل کمکی
essengegessenhaben
gehengegangensein
schreibengeschriebenhaben
kommengekommensein
fahrengefahrensein/haben
trinkengetrunkenhaben
sprechengesprochenhaben
findengefundenhaben
schlafengeschlafenhaben
bleibengebliebensein

⚠️توصیه: این افعال را حفظ کنید، چون بسیار پرکاربرد هستند.

کاربردهای زمان گذشته کامل در آلمانی

  • اتفاقات گذشته که به اتمام رسیده‌اند: Ich habe gestern einen Film gesehen دیروز یک فیلم دیدم.
  • تجارب یا نتایج در گذشته: Ich bin schon in Paris gewesen من قبلاً در پاریس بوده‌ام.
  • مکالمه روزمره: Hast du schon gegessen  تا حالا غذا خورده‌ای؟
امتـیاز شمـا به ایـن مـطلب
5/5 (1 نظر)
پاسخ به سـوالات شمـا پاسخ به سـوالات شمـا
سـوالات و پیشنهـادات شمـا سـوالات و پیشنهـادات شمـا
ثبت نظرات و دیدگاه
دوست عزیز نظر یا سوال شما با موفقیت ثبت گردید.