زمان-گذشته-ساده-در-آلمانی

زمان گذشته ساده در آلمانی

در این مقاله چه خواهید خواند... [ نمایش سر فصل ها ... ]

زمان گذشته ساده در آلمانی یا Präteritum یکی از زمان‌های مهم در این زبان است که برای بیان رویدادهای گذشته استفاده می‌شود. این زمان بیشتر در نوشتار رسمی، کتاب‌ها، داستان‌ها و مقالات استفاده می‌شود، اما در مکالمات روزمره به جز برای برای افعال کمکی و مودال کمتر استفاده می‌شود.

کاربردهای زمان گذشته ساده در آلمانی

این زمان معمولاً در موارد زیر به کار می‌رود:

  • نوشتن داستان یا گزارش: Er ging durch den Wald او از جنگل عبور کرد.
  • بیان اتفاقات گذشته: Ich spielte jeden Tag من هر روز بازی می‌کردم.
  • اخبار و مقالات رسمی: Die Regierung entschied sich für eine neue Politik دولت برای یک سیاست جدید تصمیم گرفت.

ساختار زمان گذشته ساده در آلمانی

افعال در زمان گذشته ساده به سه دسته تقسیم می‌شوند:

ساختار زمان گذشته ساده در آلمانی

  1. افعال با قاعده (منظم) ← به ریشه‌ی فعل te- اضافه می‌شود.
  2. افعال بی‌قاعده (نامنظم) ← تغییر ریشه دارند و بدون te- صرف می‌شوند.
  3. افعال کمکی و مودال ← هرکدام فرم مخصوص خود را دارند.

گذشته ساده افعال با قاعده در آلمانی

این افعال از یک الگوی مشخص پیروی می‌کنند:

فرمول:

ریشه‌ی فعل + te + شناسه شخصی

صرف گذشته ساده فعل lernen
ضمیرزمان گذشته
ichlernte
dulerntest
er/sie/eslernte
wirlernten
ihrlerntet
sie/Sielernten

⚠️نکته: اگر ریشه فعل به t- یا d- ختم شود (مثل arbeiten)، قبل از te- یک -e- اضافه می‌شود: Ich arbeitete viel من زیاد کار کردم.

💡مثال: صرف گذشته ساده فعل lernen (یاد گرفتن)

 ich lernte

  1. Ich lernte gestern die deutschen Zahlen دیروز اعداد آلمانی رو یاد گرفتم.
  2. Ich lernte in der Schule, wie man Briefe schreibt توی مدرسه یاد گرفتم چطور نامه بنویسم.

du lerntest

  1. Du lerntest die Vokabeln für den Test تو واژگان رو برای امتحان یاد گرفتی.
  2. Du lerntest schnell, weil du fleißig warst تو سریع یاد گرفتی چون سخت‌کوش بودی.

er/sie/es lernte

  1. Er lernte die Regeln des Spiels in fünf Minuten اون قوانین بازی رو تو پنج دقیقه یاد گرفت.
  2. Sie lernte Deutsch, um in Berlin zu arbeiten اون آلمانی یاد گرفت تا تو برلین کار کنه.
  3. Das Kind lernte laufen, als es ein Jahr alt war بچه وقتی یک‌سالش بود راه رفتن رو یاد گرفت.

wir lernten

  1. Wir lernten in der Universität viele neue Dinge ما تو دانشگاه چیزهای جدید زیادی یاد گرفتیم.
  2. Wir lernten zusammen für die Prüfung ما با هم برای امتحان درس خوندیم/یاد گرفتیم.

ihr lerntet

  1. Ihr lerntet die Grammatik in der letzten Stunde شما تو ساعت آخر گرامر رو یاد گرفتید.
  2. Ihr lerntet tanzen bei einem berühmten Lehrer شما رقصیدن رو پیش یه معلم معروف یاد گرفتید.

sie/Sie lernten

  1. Sie lernten die Sprache in nur drei Monaten اونا زبان رو فقط تو سه ماه یاد گرفتند.
  2. Sie lernten die Geschichte Deutschlands im Unterricht شما/اونا تاریخ آلمان رو تو کلاس یاد گرفتید.

گذشته ساده افعال بی‌قاعده در آلمانی

✅ این افعال تغییر ریشه می‌دهند و پسوند te- ندارند.

صرف گذشته ساده فعل gehen
ضمیرزمان گذشته
ichging
dugingst
er/sie/esging
wirgingen
ihrgingt
sie/Siegingen

💡مثال: صرف گذشته ساده فعل gehen (رفتن)

ich ging

  1. Ich ging gestern Abend spazieren دیروز عصر برای پیاده‌روی رفتم.
  2. Ich ging früh ins Bett, weil ich müde war زود رفتم تختخواب چون خسته بودم.

du gingst

  1. Du gingst zur Schule, obwohl es regnete تو با اینکه بارون می‌اومد رفتی مدرسه.
  2. Du gingst schnell nach Hause, um zu essen تو سریع رفتی خونه تا غذا بخوری.

er/sie/es ging

  1. Er ging mit seinem Hund in den Park اون با سگش رفت پارک.
  2. Sie ging jeden Morgen joggen اون هر صبح می‌رفت بدوه.
  3. Das Pferd ging langsam über die Wiese اسب آروم روی چمنزار رفت.

wir gingen

  1. Wir gingen zusammen ins Kino ما با هم رفتیم سینما.
  2. Wir gingen durch die Stadt und kauften ein ما تو شهر گشتیم و خرید کردیم.

ihr gingt

  1. Ihr gingt zum Markt und habt Gemüse gekauft شما رفتید بازار و سبزیجات خریدید.
  2. Ihr gingt gestern auf eine Party, oder شما دیروز رفتید یه مهمونی، درسته؟

sie/Sie gingen

  1. Sie gingen in den Urlaub nach Italien اونا برای تعطیلات رفتند ایتالیا.
  2. Sie gingen jeden Tag zur Arbeit zu Fuß. شما/اونا هر روز پیاده رفتید سر کار.

گذشته ساده افعال کمکی در آلمانی

✅ این افعال نامنظم هستند و در مکالمات روزمره هم زیاد استفاده می‌شوند.

زمان گذشته ساده در آلمانی- افعال کمکی
ضمیرsein (بودن)haben (داشتن)werden (شدن)
ichwarhattewurde
duwarsthattestwurdest
er/sie/eswarhattewurde
wirwarenhattenwurden
ihrwarthattetwurdet
sie/Siewarenhattenwurden

💡مثال: صرف گذشته ساده فعل war

ich war

  1. Ich war gestern sehr müde nach der Arbeit دیروز بعد از کار خیلی خسته بودم.
    Ich war in der Stadt, um ein Geschenk zu kaufen تو شهر بودم تا یه هدیه بخرم.

du warst

  1. Du warst bei Oma, als ich angerufen habe.ئ(وقتی زنگ زدم، تو خونه مادربزرگ بودی.
    Du warst so leise, dass ich dich nicht gehört habe تو خیلی آروم بودی که صدات رو نشنیدم.

er/sie/es war

  1. Er war der Beste in der Klasse اون بهترین تو کلاس بود.
  2. Sie war krank und blieb zu Hause اون مریض بود و خونه موند.
  3. Das Wetter war sonnig und warm هوا آفتابی و گرم بود.

wir waren

  1. Wir waren letzte Woche im Urlaub ما هفته پیش تو تعطیلات بودیم.
  2. Wir waren überrascht über die Nachricht ما از اون خبر غافلگیر شده بودیم.

ihr wart

  1. Ihr wart im Park, als es anfing zu regnen شما تو پارک بودید که بارون شروع شد.
  2. Ihr wart sehr nett zu den Gästen شما خیلی با مهمونا مهربون بودید.

sie/Sie waren

  1. Sie waren die ganze Zeit im Büro اونا کل مدت تو دفتر بودن.
  2. Sie waren sicher, dass alles gut wird شما/اونا مطمئن بودید که همه‌چیز خوب میشه.

💡مثال: صرف گذشته ساده فعل hatte

صرف گذشته ساده فعل hatte

ich hatte

  1. Ich hatte gestern keine Zeit zum Lesen دیروز وقت برای خوندن نداشتم.
  2. Ich hatte einen schönen Traum letzte Nacht دیشب یه خواب قشنگ داشتم.

du hattest

  1. Du hattest immer einen Stift in der Tasche تو همیشه یه خودکار تو جیبت داشتی.
  2. Du hattest Glück, dass du gewonnen hast تو شانس داشتی که بردی.

er/sie/es hatte

  1. Er hatte viel Arbeit zu erledigen. (اون کار زیادی برای انجام دادن داشت.
  2. Sie hatte Hunger nach der Schule اون بعد از مدرسه گرسنه بود/گرسنگی داشت.
  3. Das Auto hatte einen platten Reifen ماشین یه لاستیک پنچر داشت.

wir hatten

  1. Wir hatten einen tollen Tag am See ما یه روز عالی کنار دریاچه داشتیم.
  2. Wir hatten keine Ahnung von dem Plan ما هیچ ایده‌ای از اون برنامه نداشتیم.

ihr hattet

  1. Ihr hattet die besten Plätze im Kino شما بهترین صندلی‌ها رو تو سینما داشتید.
  2. Ihr hattet genug Geld für die Reise شما برای سفر پول کافی داشتید.

sie/Sie hatten

  1. Sie hatten ein großes Haus am Land اونا یه خونه بزرگ تو روستا داشتند.
  2. Sie hatten viele Fragen nach dem Vortrag شما/اونا بعد از سخنرانی سؤالای زیادی داشتید.

💡مثال: صرف گذشته ساده فعل wurde

ich wurde

  1. Ich wurde sehr nervös vor der Prüfung قبل از امتحان خیلی عصبی شدم.
  2. Ich wurde von meinem Chef gelobt من توسط رئیسم تشویق شدم.

du wurdest

  1. Du wurdest plötzlich ganz still تو یهو خیلی آروم شدی.
  2. Du wurdest zum Teamleiter ernannt تو به عنوان رهبر تیم انتخاب شدی.

er/sie/es wurde

  1. Er wurde Arzt nach vielen Jahren Studium اون بعد از سال‌ها درس خوندن دکتر شد.
  2. Sie wurde rot, als er sie ansprach اون وقتی باهاش حرف زد قرمز شد.
  3. Das Essen wurde kalt auf dem Tisch غذا رو میز سرد شد.

wir wurden

  1. Wir wurden Freunde nach dem ersten Treffen ما بعد از اولین دیدار دوست شدیم.
  2. Wir wurden nass, weil es regnete ما خیس شدیم چون بارون می‌اومد.

ihr wurdet

  1. Ihr wurdet sehr laut während des Spiels شما تو طول بازی خیلی پر سر و صدا شدید.
  2. Ihr wurdet von der Lehrerin geschimpft شما توسط معلم سرزنش شدید.

sie/Sie wurden

  1. Sie wurden berühmt nach dem Film اونا بعد از فیلم معروف شدند.
  2. Sie wurden gebeten, leise zu sein از شما/اونا خواسته شد که آروم باشن.

گذشته ساده افعال مودال در آلمانی

✅ این افعال نیز تغییر ریشه می‌دهند و بدون Umlaut (مثل ä، ö، ü) در گذشته ظاهر می‌شوند.

زمان گذشته ساده در آلمانی- افعال مودال
Verb (فعل)Präsens (حال)Präteritum (گذشته)
können (توانستن)kannkonnte
müssen (بایستن)mussmusste
wollen (خواستن)willwollte

💡مثال: صرف گذشته ساده فعل Können (توانستن)

  1. Ich konnte die Aufgabe lösen می‌تونستم تکلیف رو حل کنم.
  2. Du konntest schneller laufen تو می‌تونستی سریع‌تر بدوی.
  3. Er konnte die Tür öffnen اون می‌تونست در رو باز کنه.
  4. Wir konnten das Problem verstehen ما می‌تونستیم مشکل رو بفهمیم.
  5. Ihr konntet gut erklären شما می‌تونستید خوب توضیح بدید.
  6. Sie konnten alles hören اونا می‌تونستن همه‌چیز رو بشنون.

💡مثال: صرف گذشته ساده فعل Müssen (بایستن)

  1. Ich musste früh aufstehen باید زود بیدار می‌شدم.
  2. Du musstest warten تو باید منتظر می‌موندی.
  3. Sie musste im Büro bleiben اون باید تو دفتر می‌موند.
  4. Wir mussten leise sein ما باید آروم می‌بودیم.
  5. Ihr musstet euch beeilen شما باید عجله می‌کردید.
  6. Sie mussten viel lernen اونا باید خیلی درس می‌خوندن.

💡مثال: صرف گذشته ساده فعل Wollen (خواستن)

  1. Ich wollte ein Eis kaufen می‌خواستم بستنی بخرم.
  2. Du wolltest mitkommen تو می‌خواستی باهام بیای.
  3. Er wollte Pilot werden اون می‌خواست خلبان بشه.
  4. Wir wollten ins Kino ما می‌خواستیم بریم سینما.
  5. Ihr wolltet tanzen gehen شما می‌خواستید برید رقص.
  6. Sie wollten uns helfen اونا می‌خواستن به ما کمک کنن.

تمرین‌های کاربردی زمان گذشته ساده در آلمانی

برای یادگیری بهتر، این جملات را به Präteritum تبدیل کنید:

  1. Ich lernte Deutsch
  2.  Du trankst Wasser
  3. .Sie waren glücklich
امتـیاز شمـا به ایـن مـطلب
5/5 (1 نظر)
پاسخ به سـوالات شمـا پاسخ به سـوالات شمـا
سـوالات و پیشنهـادات شمـا سـوالات و پیشنهـادات شمـا
ثبت نظرات و دیدگاه
دوست عزیز نظر یا سوال شما با موفقیت ثبت گردید.