مبحث افعال کمکی در زبان آلمانی یکی از موضوعات مهم گرامری است که در ساخت جملات و زمانهای مختلف نقش کلیدی دارند. این مبحث را به صورت کامل، ساده و ساختاریافته توضیح می دهیم تا نیازی به مراجعه به منبع دیگری نداشته باشید.
ابتدا افعال کمکی معرفی می کنیم، سپس کاربردهایشان توضیح و در نهایت مثالهای واضحی ارائه می کنیم.
اگر قصد دارید زبان آلمانی را در تبریز به صورت حرفهای و با روشهای آموزشی استاندارد یاد بگیرید، آشنایی با بهترین آموزشگاه زبان آلمانی در تبریز به شما کمک میکند مسیر درست را از همان ابتدا انتخاب کنید.
افعال کمکی در آلمانی
- افعال کمکی در زبان آلمانی، افعالی هستند که به تنهایی معنای کامل ندارند
- برای کمک به فعل اصلی در جمله استفاده میشوند.
- این افعال در ساخت زمانهای مرکب (مانند حال کامل یا گذشته کامل)، حالتهای شرطی، مجهول (Passiv) و برخی ساختارهای خاص به کار میروند.
در آلمانی، سه فعل کمکی اصلی وجود دارد:
- haben (داشتن)
- sein (بودن)
- werden (شدن)
هر کدام از این افعال در موقعیتهای خاصی استفاده میشوند که در ادامه توضیح می دهیم.
معرفی افعال کمکی در زبان آلمانی و کاربردهای آن
الف) فعل کمکی haben در آلمانی

✅ کاربرد اصلی فعل کمکی haben در زبان آلمانی
این فعل در بیشتر زمانهای مرکب (مانند حال کامل و گذشته کامل) برای افعالی که حرکت یا تغییر حالتی را نشان نمیدهند، استفاده میشود.
✅ ساختار
- در زمانهای مرکب، haben صرف میشود.
- و فعل اصلی به صورت Partizip II (حالت سوم فعل/ اسم مفعول) در انتهای جمله قرار میگیرد.
✅ افعالی که با فعل کمکی haben میآیند
- افعال متعدی: (افعالی که مفعول مستقیم میگیرند، مثل essen، trinken، sehen)
- بسیاری از افعال غیرمتعدی که تغییر حالت یا حرکت را نشان نمیدهند: (مثل denken، wissen، lieben)
- افعال انعکاسی: (مثل sich freuen، sich beeilen)
صرف فعل کمکی haben در زبان آلمانی در زمان حال کامل
صرف haben در زمان حال کامل |
---|
شخص | صرف فعل |
---|
ich | habe |
du | hast |
er/sie/es | hat |
wir | haben |
ihr | habt |
sie/Sie | haben |
💡مثالهای زمان حال کامل
- افعال متعدی: Ich habe ein Buch gelesen من یک کتاب خواندهام.
- افعال غیرمتعدی: Wir haben viel gedacht ما خیلی فکر کردهایم.
- افعال انعکاسی: Sie hat sich gefreut او خوشحال شده است.
توضیح: در جمله اول فعل haben در حالت حال صرف شده (habe) و فعل اصلی (lesen) به صورت اسم مفعول (gelesen) می آید.
صرف فعل کمکی haben در زبان آلمانی در زمان گذشته کامل
صرف haben در زمان گذشته کامل |
---|
شخص | صرف فعل |
---|
ich | hatte |
du | hattest |
er/sie/es | hatte |
wir | hatten |
ihr | hattet |
sie/Sie | hatten |
💡مثالهای زمان گذشته کامل
- افعال متعدی: Ich hatte ein Buch gelesen من یک کتاب خوانده بودم.
- افعال غیرمتعدی: Wir hatten viel gedacht ما خیلی فکر کرده بودیم.
- افعال انعکاسی: Sie hatte sich gefreut او خوشحال شده بود.
توضیح: haben در حالت گذشته صرف شده (hatte)
آشنایی با جملات پرکاربرد آلمانی با تلفظ که شامل افعال کمکی هستند، در مکالمههای روزمره بسیار کاربردی است.
ب) فعل کمکی sein در آلمانی

✅ کاربرد اصلی فعل کمکی sein در زبان آلمانی
این فعل در زمانهای مرکب برای افعالی استفاده میشود که حرکت یا تغییر حالت را نشان میدهند.
✅ ساختار
مشابه haben، فعل sein صرف میشود و فعل اصلی به صورت اسم مفعول در انتهای جمله قرار میگیرد.
✅ افعالی که با sein میآیند
- افعال حرکتی (مثل gehen، kommen، fahren)
- افعال نشاندهنده تغییر حالت (مثل sterben، wachsen، einschlafen)
- خود فعل sein و چند فعل خاص مثل bleiben و geschehen
صرف فعل کمکی sein در زبان آلمانی در زمان حال کامل
صرف sein در زمان حال کامل |
---|
شخص | صرف فعل |
---|
ich | bin |
du | bist |
er/sie/es | ist |
wir | sind |
ihr | seid |
sie/Sie | sind |
💡مثالهای زمان حال کامل
- افعال حرکتی: Ich bin nach Hause gegangen من به خانه رفتهام.
- افعال تغییر حالت: Er ist eingeschlafen او به خواب رفته است.
- افعال خاص: Wir sind in der Stadt geblieben ما در شهر ماندهایم.
توضیح: sein در حالت حال صرف شده (bin) و فعل اصلی (gehen) به صورت اسم مفعول (gegangen) آمده است.
صرف فعل کمکی sein در زبان آلمانی در زمان گذشته کامل
صرف sein در زمان گذشته کامل |
---|
شخص | صرف فعل |
---|
ich | war |
du | warst |
er/sie/es | war |
wir | waren |
ihr | wart |
sie/Sie | waren |
💡مثالهای زمان گذشته کامل
- افعال حرکتی: Ich war nach Hause gegangen من به خانه رفته بودم.
- افعال تغییر حالت: Er war eingeschlafenاو به خواب رفته بود.
- افعال خاص: Wir waren in der Stadt gebliebenما در شهر مانده بودیم.
توضیح: در جمله اول sein در حالت گذشته صرف شده (war)
ج) فعل کمکی werden در آلمانی

✅ کاربرد اصلی فعل کمکی werden در آلمانی
- برای ساخت زمان آینده در آلمانی (ساده و آینده کامل)
- برای ساخت جملات مجهول
- در حالت Konjunktiv II برای بیان حالتهای فرضی (مثل اگر میبود)
✅ ساختار
- در زمان آینده: werden صرف میشود + فعل اصلی به صورت مصدر (Infinitiv)
- در حالت مجهول: werden صرف میشود + فعل اصلی به صورت Partizip II
- در Konjunktiv II: صرف خاص خودش را دارد.
صرف فعل کمکی werden در زبان آلمانی در آینده
صرف werden در آینده |
---|
شخص | صرف فعل |
---|
ich | werde |
du | wirst |
er/sie/es | wird |
wir | werden |
ihr | werdet |
sie/Sie | werden |
💡مثال در زمان آینده
- Futur I: Ich werde ein Buch lesen من یک کتاب خواهم خواند.
- Futur II: Sie werden das Buch gelesen haben آنها کتاب را خوانده خواهند بود.
توضیح: werden در حالت حال صرف شده (werde) و فعل اصلی (lesen) به صورت مصدر آمده است.
صرف فعل کمکی werden در زبان آلمانی در حالت مجهول
صرف werde در حالت مجهول |
---|
شخص | صرف فعل |
---|
ich | werde |
du | wirst |
er/sie/es | wird |
wir | werden |
ihr | werdet |
sie/Sie | werden |
💡مثال در حالت مجهول
- Präsens Passiv: Das Buch wird gelesen کتاب خوانده میشود.
- Präteritum Passiv: Das Buch wurde gelesen کتاب خوانده شد.
توضیح: در جمله اول werden در حالت حال صرف شده (wird) و فعل اصلی (lesen) به صورت Partizip II (gelesen) آمده است.
صرف فعل کمکی werden در زبان آلمانی در Konjunktiv II
صرف werden در Konjunktiv II |
---|
شخص | صرف فعل |
---|
ich | würde |
du | würdest |
er/sie/es | würde |
wir | würden |
ihr | würdet |
sie/Sie | würden |
💡مثال در حالت Konjunktiv II
- Konjunktiv II: Wenn ich reich wäre, würde ich reisen اگر ثروتمند بودم، سفر میکردم.
- Konjunktiv II: Ihr würdet mehr lernen, wenn ihr Zeit hättet اگر وقت داشتید، بیشتر یاد میگرفتید.
توضیح: würde شکل Konjunktiv II از werden است.
نکات مهم در استفاده از افعال کمکی در زبان آلمانی
الف) انتخاب بین haben و sein
- افعال متعدی (که مفعول مستقیم میگیرند) تقریبا همیشه با haben میآیند.
- مثال: Ich habe einen Apfel gegessen من یک سیب خوردم.
- افعال حرکتی یا تغییر حالت معمولا با sein میآیند.
- مثال: Ich bin nach Berlin gefahren من به برلین رفتم.
- استثناها: برخی افعال مثل bleiben (ماندن) یا geschehen (اتفاق افتادن) با وجود غیرمتعدی بودن، با sein میآیند.
- مثال: Ich bin in der Stadt geblieben من در شهر ماندم.
- افعال انعکاسی: همیشه با haben میآیند.
- مثال: Ich habe mich gefreut من خوشحال شدم.
ب) جایگاه افعال کمکی آلمانی در جمله

- در جملات اصلی، فعل کمکی در جایگاه دوم قرار میگیرد و فعل اصلی (به صورت Partizip II یا مصدر) به انتهای جمله میرود.
- مثال: Ich habe heute viel gelernt من امروز خیلی یاد گرفتم.
- در جملات فرعی، فعل کمکی به انتهای جمله میرود.
- مثال: Ich weiß, dass du viel gelernt hast میدانم که تو خیلی یاد گرفتهای.
پ) Partizip II چیست؟
Partizip II شکل سوم فعل است که در زمانهای مرکب و حالت مجهول استفاده میشود:
جدول خلاصه کاربردهای افعال کمکی در آلمانی
کاربردهای افعال کمکی در زبان آلمانی |
---|
فعل کمکی | کاربرد اصلی | مثال جمله |
---|
haben | زمانهای مرکب برای افعال متعدی و غیرحرکتی | Ich habe ein Lied gesungen من آهنگ خواندم. |
sein | زمانهای مرکب برای افعال حرکتی و تغییر حالت | Ich bin gelaufen من دویدم. |
werden | آینده، مجهول، Konjunktiv II | Das Haus wird gebaut خانه ساخته میشود. |
مثالهای کاربردی و متنوع افعال کمکی در زبان آلمانی
الف) مقایسه haben و sein در Perfekt
- Ich habe einen Film gesehen من یک فیلم دیدهام. → haben چون sehen متعدی است.
- Ich bin ins Kino gegangen من به سینما رفتهام. → sein چون gehen حرکتی است.
ب) استفاده از werden در آینده و مجهول
- آینده: Wir werden morgen ankommen ما فردا خواهیم رسید.
- مجهول: Der Brief wird geschrieben نامه نوشته میشود.
ج) جملات فرعی
- Ich glaube, dass er das Buch gelesen hat فکر میکنم او کتاب را خوانده است.
- Sie sagt, dass sie nach München gefahren ist او میگوید که به مونیخ رفته است.
د) Konjunktiv II با werden
- Wenn ich Zeit hätte, würde ich Deutsch lernen اگر وقت داشتم آلمانی یاد می گرفتم.
نکات تکمیلی و ترفندهای افعال کمکی در زبان آلمانی
- چطور تشخیص دهیم haben یا sein؟
- اگر فعل مفعول مستقیم میگیرد → haben
- اگر فعل حرکت یا تغییر حالت را نشان میدهد → sein
- در موارد خاص (مثل bleiben)، به دیکشنری یا جدول افعال مراجعه کنید.
- افعال مختلط: برخی افعال مثل fahren میتوانند هم با haben (وقتی مفعول دارند) و هم با sein (وقتی حرکت را نشان میدهند) بیایند.
- Ich bin nach Berlin gefahren من به برلین رفتم. → sein
- Ich habe ein Auto gefahren من ماشین راندم. → haben