حروف-اضافه-زمانی-در-زبان-آلمانی

حروف اضافه زمانی در زبان آلمانی

در این مقاله چه خواهید خواند... [ نمایش سر فصل ها ... ]

حروف اضافه‌ زمانی در زبان آلمانی یکی از اجزای مهم و کلیدی برای بیان زمان وقوع اتفاقات است. این حروف به ما کمک می‌کنند تا بگوییم یک رویداد دقیقاً چه زمانی، قبل از یک زمان مشخص یا بعد از آن، و یا حتی در یک لحظه‌ خاص اتفاق افتاده است.

در این مقاله، مهم‌ ترین حروف اضافه‌ زمانی را با مثال‌های ساده و کاربردی بررسی می‌کنیم تا به‌راحتی آن‌ها را یاد بگیرید. اگر علاقه‌مندید حروف اضافه مکانی در آلمانی را هم یاد بگیرید، می‌توانید به مطلبی که در همین سایت برای شما آماده شده مراجعه کنید.

حروف اضافه‌ زمانی در زبان آلمانی برای زمان مشخص 

این حروف زمانی استفاده می‌شوند که بخواهیم زمان دقیق یک رویداد یا عمل را مشخص کنیم، مانند یک روز خاص، یک ساعت مشخص یا یک تاریخ خاص.

حروف اضافه زمانی آلمانی برای زمان مشخص

  1. am 
  2. im 
  3. um 

1. am (برای روزها، تاریخ‌ها و بخش‌های روز)

کاربرد: این حرف برای مشخص کردن یک روز خاص، تاریخ یا بخش خاصی از روز استفاده می‌شود.

💡 مثال‌ها 

  1. Am Montag gehe ich zum Arzt(دوشنبه می‌روم دکتر)
  2. Am 17. März ist mein Geburtstag (17 مارس تولدم است)
  3. Am Abend schaue ich Fernsehen (شب‌ها تلویزیون می‌بینم)

توضیح: این حرف همیشه با حالت داتیو می‌آید و نشان‌دهنده یک نقطه مشخص در زمان است.

2. im (برای ماه‌ها، فصل‌ها و سال‌ها)

کاربرد: این حرف برای بازه‌های زمانی بزرگ‌ تر مانند ماه‌ها، فصل‌ها یا سال‌ها استفاده می‌شود.

💡 مثال‌ها 

  1. Im Sommer fahre ich ans Meer (تابستان می‌روم کنار دریا)
  2. Im Dezember schneit es oft (در دسامبر برف می‌بارد)
  3. Im Jahr 2025 werde ich 30  (در سال 2025 من 30 ساله می‌شوم)

توضیح: این حرف نیز با داتیو می‌آید و بیشتر حس کلی‌تری از زمان را انتقال می‌دهد.

3. um (برای ساعت‌ها و لحظات دقیق)

کاربرد: این حرف برای بیان ساعت یا یک لحظه دقیق در زمان استفاده می‌شود.

💡 مثال‌ها 

  1. Um 7 Uhr stehe ich auf (ساعت 7 بیدار می‌شوم)
  2. Um Mitternacht gehe ich ins Bett (نصف شب می‌روم بخوابم)

توضیح: این حرف دقیق‌ترین حرف زمان است و برای لحظات خاص به‌کار می‌رود. همیشه با داتیو استفاده می‌شود.

حروف اضافه‌ زمانی در زبان آلمانی برای زمان نامشخص

این حروف زمانی استفاده می‌شوند که زمان دقیق مشخص نیست و بیشتر به صورت نسبی به زمان اشاره می‌کنیم.

حروف اضافه زمانی نامشخص آلمانی

  1.  vor (قبل از)
  2. nach (بعد از)
  3. seit (از آن زمان تا حالا)
  4. während (در طول یا درحین)

1. vor (قبل از)

کاربرد: برای اشاره به زمانی که چیزی قبل از یک زمان دیگر اتفاق افتاده است، از این حرف استفاده می‌کنیم.

💡 مثال‌ها

  1. Vor zwei Tagen war ich krank (دو روز پیش مریض بودم)
  2. Vor dem Frühstück trinke ich Kaffee (قبل از صبحانه قهوه می‌خورم)

توضیح: این حرف نشان‌دهنده حرکت به عقب در زمان است و با داتیو به‌کار می‌رود.

2. nach (بعد از)

کاربرد: برای اشاره به زمانی که چیزی بعد از یک زمان دیگر اتفاق می‌افتد، از این حرف استفاده می‌کنیم.

💡 مثال‌ها

  1. Nach der Schule spiele ich Fußball (بعد از مدرسه فوتبال بازی می‌کنم)
  2. Nach drei Stunden bin ich müde (بعد از سه ساعت خسته می‌شوم)

توضیح: این حرف حرکت به جلو در زمان را نشان می‌دهد و معمولاً با داتیو به‌کار می‌رود.

3. seit (از آن زمان تا حالا)

کاربرد: برای زمانی که چیزی از گذشته شروع شده و هنوز ادامه دارد، از این حرف استفاده می‌شود.

💡 مثال‌ها

  1. Seit einem Monat lerne ich Deutsch (یک ماه است که آلمانی یاد می‌گیرم)
  2. Seit 2020 wohne ich hier (از سال 2020 اینجا زندگی می‌کنم)

توضیح: این حرف همیشه با داتیو می‌آید و معمولاً برای بیان زمان حال استفاده می‌شود.

4. während (در طول یا در حین)

کاربرد: این حرف برای بیان یک بازه زمانی استفاده می‌شود که در آن یک عمل یا رویداد اتفاق می‌افتد.

💡 مثال‌ها

  1. Während des Films esse ich Popcorn (در طول فیلم پاپ‌کورن می‌خورم)
  2. Während der Woche arbeite ich viel (در طول هفته زیاد کار می‌کنم)

توضیح: این حرف بیشتر با داتیو به‌کار می‌رود، گرچه در برخی مواقع در زبان رسمی با جنتیو نیز استفاده می‌شود.

حروف اضافه‌ زمانی در زبان آلمانی برای زمان تکراری یا مداوم

این حروف برای بیان عادت‌ها یا رویدادهایی که به‌ طور مداوم و تکراری اتفاق می‌افتند، استفاده می‌شوند.

حروف اضافه‌ زمانی در زبان آلمانی برای زمان تکراری یا مداوم

  1. immer (همیشه یا هر بار)
  2. häufig (اغلب)

1. immer (همیشه یاهر بار)

کاربرد: این کلمه برای بیان چیزی که همیشه در یک زمان خاص اتفاق می‌افتد، استفاده می‌شود.

💡 مثال‌ها

  1. Immer am Sonntag esse ich Pizza (هر یکشنبه پیتزا می‌خورم)
  2. Immer im Winter ist es kalt (هر زمستان هوا سرد است)

توضیح: این کلمه معمولاً با am یا im ترکیب می‌شود و نشان‌دهنده الگوی تکرار است.

2. häufig (اغلب)
کاربرد: این کلمه برای بیان چیزی که اغلب اتفاق می‌افتد، ولی همیشه نیست، استفاده می‌شود.

💡 مثال‌ها

  1. Häufig am Abend lese ich (اغلب عصرها کتاب می‌خوانم)
  2. Häufig im Herbst regnet es (اغلب در پاییز باران می‌بارد)

توضیح: این کلمه حس تکرار نسبی را منتقل می‌کند و معمولاً با حروف اضافه دیگر ترکیب می‌شود.

امتـیاز شمـا به ایـن مـطلب
5/5 (1 نظر)
پاسخ به سـوالات شمـا پاسخ به سـوالات شمـا
سـوالات و پیشنهـادات شمـا سـوالات و پیشنهـادات شمـا
ثبت نظرات و دیدگاه
دوست عزیز نظر یا سوال شما با موفقیت ثبت گردید.